آخرین مطالب وبلاگ
اصهب سرباز کافر
یکی از پرچم های جنگ که در شامات برافراشته می شود پرچم اصهب است، در روایات اشارات اندکی به مشخصات اصهب شده است، در این مقاله قصد دارم مشخصات اصهب را از روی روایات موجود بررسی کنم تا دوستان بهتر با شخصیت اصهب روایات آشنا شوند.
درگیری ابقع، اصهب و سفیانی و چیره شدن سفیانی بر آن دو از حوادث پیش از ظهور است که بر اساس روایات وارده به وقوع میپیوندد.
«اصهب» در لغت به معنای شتر سرخ موست و به رومیان نیز از جهت رنگ چهره و دشمنی با اسلام گفته میشود و به معنای خاص، نام یکی از دو مدّعی قدرت و رقیب سفیانی است. بر اساس روایات «اصهب و ابقع» دو رهبر مخالف سفیانیاند که سفیانی در منطقة شام با آنها به نزاع برمیخیزد و بر آنان چیره میشود. (ابقع کسی است که پوست بدنش سیاه و سفید باشد)
روایات درباره او و اصهب با اجمال بسیار سخن گفتهاند.
عرض شد:یارسول الله ابقع چه کسی است؟
در این حدیث اصهب و ابقع یک نفر معرفی شده امّا بر اساس بیشتر احادیث اصهب و ابقع نام دو نفر است.
احتمالاً اصهب غیر مسلمان است؛ زیرا برخی از روآیات او را با صفت «علج» معرفی کردهاند و این تعبیر معمولاً درباره «سربازان کافر» به کار میرود. امّا از روایاتی که ابقع و اصهب را نکوهش کردهاند چنین برمیآید که مواضع سیاسی آنان مخالف اسلام و طرفدار دشمنان دین و کافرند.
بنابراین معنای اختلاف و درگیری دو گروه نظامی در سرزمین شام که در روایات آمده همان اختلاف دو زمامدار برسر زمامداری منطقه است. به نظر میرسد که فرماندهی ابقع، در پایتخت قرار دارد. چون روایات دلالت دارند که قیام اصهب از خارج پایتخت یا مرکز آغاز میشود. هیچ یک از این دو فرمانده نمیتوانند بر دیگری پیروزی قاطعی به دست آورند. سفیانی از این فرصت استفاده کرده، از خارج پایتخت دست به یورش میزند و هر دو نفر را تار و مار میکند.
امام علی علیهالسلام فرمودهاند: «از شام سه پرچم برافراشته میشود: پرچم اصهب، ابقع و سفیانی».
امام رضا علیهالسلام نیز میفرمایند: «از نشانههای ظهور آن حضرت ویرانی شام به هنگام برخورد سه لشکر در زیر پرچمهای سفیانی، اصهب و ابقع است».
سفیانی ابتدا به جنگ با ابقع میپردازد و پس از آن اصهب را سرکوب میکند و بر شام استیلا مییابد. چنانکه امام باقر علیهالسلام در حدیث معتبری فرمودهاند:
«اوّلین سرزمینی که خراب میشود، سرزمین شام است. در این هنگام سه پرچم (لشکر) با یکدیگر به نزاع برمیخیزند: پرچم اصهب و ابقع و سفیانی. سفیانی با ابقع مواجه میشود و با یکدیگر میجنگند. سفیانی او و یارانش را میکشد و پس از آن اصهب را میکشد».
در حدیث دیگری امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «در آن هنگام سه پرچم در شام به اهتزاز درمیآید که پرچمهای سفیانی، اصهب و ابقع است و مردم شام زیر این سه پرچم نبرد میکنند». این حدیث به روشنی دلالت میکند که خروج اصهب و ابقع با خروج سفیانی همزمان است و طبعاً مقارن ظهورحضرت بقیة الله علیهالسلام و از نشانههای نزدیک بودن ظهور خواهد بود. بدون تردید شورش سفیانی از روزی که خروج کرده تا روزی که نام و نشانی از او باقی نباشد، از 14 ماه تجاوز نمیکند.
علامه شهید سید محمد صادق صدر در سخنانی میفرمایند: «دمشق (شام) در آن زمان میدان جنگهای داخلی و تنازعات مسلحانه میان گروههای سهگانه (تحت فرمان ابقع، اصهب و سفیانی که مانند مرکز ثقل نیروهای سیاسی و نظامی میشود) خواهد شد. هر سه از صراط مستقیم حقّ منحرف گشتهاند و هر کدام تاج و تخت و حکومت را برای خود میطلبند. (روایات تفکرات و عقاید آنها را برای ما به روشنی بیان کردهاند) ابقع و سپاهیانش با سفیانی میجنگند که منجر به پیروزی سفیانی وکشته شدن ابقع و یارانش میشود. در جنگ سفیانی با اصهب هم، چنین اتفاقی تکرار میشود و فاتح نهایی جنگها سفیانی است. این اتفاقات مصداق بارز این آیه است که: «فاختلف الأحزاب من بینهم فویلٌ للذّین کفروا من مشهد یومٍ عظیمٍ؛ احزاب با هم بر سرآنچه در میانشان بود اختلاف کردند پس وای بر آنها (از آنچه) برقیامت (برسرآنها خواهد آمد)».
سدیر از امام صادق علیه السّلام حدیث می کند که آن حضرت فرمودند:
یا سدیر الزم بیتک و کن حلسا من احلاسه واسکن ماسکن اللیل و النهار فاذا بلغ ان السفیانی قد خرج فارحل الینا ولو علی رجلک قلت جعلت فداک هل قبل ذلک شیء قال نعم و اشاربیده بثلاث اصابعه الی الشام و قال ثلاث رایات رایة حسنیة و رایة امویة و رایة قیسیه فبیناهم (علی ذلک) اذ قد خرج السفیانی فیحصدهم حصد الزرع ما راءیت مثله قط.
ای سدیر! در خانه خودت قرار بگیر و مانند فرش منزل باش و ساکت بمان تا وقتی که سفیانی خروج می کند. به مجرد رسیدن خبر خروج سفیانی فورا به سوی ما (مهدی ما) حرکت کن اگر چه با پای پیاده باشد. عرض کردم: آیا پیش از این جریان نشانه ای هست که دلیل بر تحقق خروج سفیانی باشد؟ فرمودند: آری. و با سه انگشت اشاره به شام فرمودند و توضیح دادند که سه پرچم در اهتزاز می آید:
1. پرچم حسنیه
2. پرچم امویه
3. پرچم قیسیه
در همین اثنا سفیانی خروج می کند و پیروان هر سه پرچم را مانند محصولات زراعی درو می کند و به کشتاری دست می زند که مانند آن را هیچگاه ندیده ای.
چون درروایات دیگر داریم که سفیانی در منطقه شام با اصهب می جنگد وشکست می دهد در جمع این روایات بدست می آید اصهب اموی است
بحار الانوار ج52 ص 270،271
خوب حالا به تحلیل مطالب فوق پرداخته و مشخصات اصلی اصهب را فهرست وار ذکر میکنیم:
1. از خارج پایتخت یا مرکز شامات به جنگ می آید
2. او کافر و هوادار دشمنان اسلام است ( سرباز کافر )
3. او احتمالا یکی از زمامداران منطقه است
4. او دارای نیروی جنگی مناسبی است
5. او فردی دو رگه است
6. معنی اسم او به شیر هم اتلاق شده، چهره او سرخ و سفید است
7. او جدش به امویان می رسد
حال هریک از موارد فوق را توضیح می دهم:
1. از خارج پایتخت یا مرکز شامات به جنگ می آید
همانطور که در روایاتی گفته شده که سفیانی پنج منطقه شامات را تصرف میکند و از آنها با عنوان دمشق ، حمص، قنسرین، اردن و فلسطین یاد شده است، باید گفت که در این صورت می توان مرکز شامات را همان دمشق یا سوریه دانست زیرا در روایاتی دیگر ذکر شده که سفیانی پس از خروج خود بر منبر دمشق می نشیند.
با توجه به این توضیحات باید گفت که اصهب که از خارج مرکز به جنگ می آید پس باید در یکی دیگر از مناطق پنج گانه قرار داشته باشد.
2. او کافر و هوادار دشمنان اسلام است ( سرباز کافر )
چون گفته شده او کافر و از هواداران دشمنان اسلام است، در نتیجه میتوان گفت که او با همپیمانان غربی و اسرائیل رابطه دارد. همچنین وجود صفت «علج» برای او که به سربازان کافر اتلاق میشود این گمان را محتمل میشمرد که او ممکن است یک نظامی یا دوره دیده نظامی باشد.
3. او احتمالا یکی از زمامداران منطقه است
با توجه به اینکه گفته شده او برای بدست گرفتن حکومت منطقه وارد جنگ می شود، پس می توان نتیجه گرفت که او نیز در منطقه شامات قلمرویی دارد و به یکباره در اوج گرفتن فتنه ها دست به آشوب و جنگ می زند.
4. او دارای نیروی جنگی مناسبی است
از روایاتی که به جنگ های او و سفیانی اشاره دارد و همچنین مطلبی که ذکر می کند سفیانی ابتدا ابقع را شکست داده و سپس اصهب را میکشد، می توان حدس زد که اصهب نیروی کارآمدتری را نسبت به ابقع در دست دارد.
5. او فردی دو رگه است
با توجه به صفت ابلق که بر او داده شده او فردی دورگه و از تبار رومیان می باشد. یعنی مادر او از نژاد سفید پوستان و پدرش عرب است.
6. معنی اسم او به شیر هم اتلاق شده، چهره او سرخ و سفید است
با توجه به این مطلب هم میتوان گفت که او چهره سرخ و سفید دارد و هم میتوان اسم یا کنیه او را شبیه به شیر دانست، ولی بهتر می نماید که ما ویژگی های شخصیتی او را همچون شیر بدانیم چرا که اکثر روایات به صورت استعاری بیان شده اند و در این صورت محتمل است که او مبارزه گری و درنده خویی که صفت بارز شیر جنگی می باشد را داشته باشد.
7. او جدش به امویان می رسد
با توجه به روایاتی که یکی از پرچم های نبرد در شامات را پرچم اموی بیان میکند باید گفت که اصهب جدش به امویان می رسد.
یعنی او باید از نسلی باشد که در زمانی در شبه جزیره عربستان زندگی میکردند.
در باره بنی امیه توجه داشته باشید که اصل بنی امیه به شخصی به نام امیه می رسد .در کتابهای نسب شناسی و تاریخ این شخص را پسر عبد شمس معرفی می کنند .عبد شمس برادر هاشم است و هر دو پسر عبد مناف هستند . عبد مناف جد سوم پیامبر اسلام است . امویان که بر سرنوشت مسلمانان حاکم شدند خود را از نسل عبد مناف می دانند و در نتیجه با بنی هاشم خویشاوند می شوند .
ولی نقلی موجود است مبنی بر اینکه بنی امیه ربطی به عرب ندارند ، ربطی به قریش ندارند و ربطی به عبد مناف ندارند بلکه در اصل رومی هستند و داستانش این است که امیه به عنوان برده به حجاز آورده شد . عبد شمس او را خرید و آزاد کرد . پس از آن او را پسر خوانده خودش کرد و در میان مردم به عنوان پسر عبد شمس معروف شد . بنی امیه رومی هستند نه عرب و این رومیان بودند که بر سرنوشت مسلمانان حاکم شدند . (3) در نهج البلاغه آمده است که معاویه به علی علیه السلام نوشت که ما همه به عبد مناف می رسیم ، بیا این جنگ را رها کنیم و علی علیه السلام در جواب او نوشت : این که گفتی ما همه از فرزندان عبد مناف هستیم ، به ظاهر درست گفتی ولی امیه کجا و هاشم کجا ؟! حرب کجا و عبد المطلب کجا ؟!ابو سفیان کجا و ابو طالب کجا ؟!کدامین خردمند مهاجران و طلقاء را یکسان به حساب می آورد ؟!مگر آنکس که نسبی روشن دارد با آن کس که به خاندانی چسبیده شده یکی است ؟!..(4) این سخن امام می رساند که بنی امیه به عبد مناف چسبیده شده اند نه اینکه واقعا از نسل عبد مناف باشند . با این حساب بنی امیه با پیامبر اسلام فامیل نیستند .
حال پس از این توضیحات کامل راجب مشخصات اصهب در روایات، امیدواریم دوستان بر منطقه شامات دقیق تر شوند تا هرچه بیشتر با نقش آفرینی اصهب آشنا شوند. از دوستان درخواست داریم که تحلیل های خود را در قسمت نظرات این مقاله درج کنند.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: آخر الزمان ، ،
برچسبها: