اولين شكست سفياني از سپاه ايران خواهد بود
يا صاحب الزمان

آخرین مطالب وبلاگ

اولين شكست سفياني از سپاه ايران خواهد بود

اندكي پس از مسلط شدن سفياني بر شام، در منطقه قرقيسيا (منطقه مرزي كشورهاي عراق، تركيه و سوريه و نزديك شهر ديرالزور)، گنج و ثروت قابل توجهي (كه ممكن است جواهرات، معادن كاني ارزشمند يا نفت و امثال آن باشد) نمايان مي‌شود.سپاهيان بي‌شماري از آسياي ميانه و تركيه (ترك‌ها)، اروپا (روميان)، عراق، مصر و ...به اين منطقه سرازير مي‌شوند. جنگ بزرگي در اين منطقه رخ مي‌دهد و سفياني با كشتن حدود صد يا چهارصد هزار نفر فاتحانه رقباي خويش را از ميدان بيرون مي‌كند.


مقدمه:

روايات توصيف كننده آستانه ظهور، گاه از افرادي سخن به ميان آورده‌اند كه در آن مقطع در سرزمين هاي درگير به نقش‌آفريني خواهند پرداخت؛ از جمله اين افراد مي‌توان به خراساني، سيد حسني، حسيني، يماني، شيصباني، نفس زكيه، ابقع و اصهب و سفياني اشاره كرد كه درباره برخي از آنها مانند ابقع و اصهب اطلاعات بسيار اندكي ارائه شده و درباره برخي مانند سفياني بيش از صد روايت بيان شده و به تفكيك از اقدامات و جنايات او از شام و اردن فعلي تا قرقيسيا، عراق و عربستان پرده‌برداري نموده‌اند. در اين نوشتار به دنبال آن هستيم كه از سويي به اجمال، ماجراي قيام سفياني را از ابتدا تا انتها مرور كنيم و نيز به نقد گفتارها و گويندگاني كه به مصداق يابي اين شخصيت مبادرت ورزيده‌اند بپردازيم.


1. سفياني كيست؟
سفياني شخصي زشت‌روي و از نسل بني اميه، ابوسفيان و يزيدي است كه درباره نام، نسب و سيمايش از حضرت علي(ع) نقل شده كه فرمودند:
«پسر هند جگرخوار (سفياني) از بيابان يابس (خشكي) بيرون مي‏آيد، او مردي متوسط القامه، صورتش وحشتناك و سرش ضخيم و آبله‏رو است. اگر او را ببيني خيال مي‏كني كه يك چشمي است. اسمش عثمان و پدرش عنبسه و او از اولاد ابوسفيان است. او خروج مي‏كند و به زمين آرام مي‏آيد و بر منبر آن مي‏نشيند». به تصريح روايات معتبر او اولين نشانه حتمي و قطعي ظهور است.

او هرگز سر به بندگي خداوند نساييده است و زنازاده و دشمن اهل بيت(ع) و پيروان ايشان است. البته او در مقطعي براي بهره‌مندي از همراهي غربيان صليب به گردن مي‌آويزد.


2. سرآغاز شورش
سفياني شش ماه پيش از ظهور و در ماه رجب اقداماتش را آغاز مي‌كند. سرآغاز شورش او از وادي يابس ـ تنگه‌اي بي‌آب و علف از ارضي شام ـ است. اين منطقه مرز سه كشور اردن، سوريه و فلسطين را تشكيل مي‌دهد. به عبارت ديگر از هركدام از اين سه كشور ممكن است او شورش كند كه احتمال اردن و سوريه بيشتر از فلسطين است و با مراجعه به نقشه مي‌توان احتمال اردن را نيز بيش از سوريه دانست. پس از مدتي كوتاه (حداكثر سه ماه) او بر پنج منطقه دمشق، فلسطين، حمص، حلب و اردن مسلط مي‌شود. اين پنج منطقه را مي‌توان كنايه از كلّ شام دانست. لازم به يادآوري است كه همزمان با او، يماني و خراساني نيز دست به قيام و اقدامات انقلابي مي‌زنند. روايات، اصهب و ابقع را تنها موانع موجود بر سر راه سفياني براي سلطه بر منطقه شام بيان كرده‌اند. كه به دليل اجمال بسيار اين روايات نمي‌توان اطلاعات دقيقي درباره اين دو شخصيت به دست آورد. ظاهراً در آن ايام، دولت‌هاي حاكم بر شام از پايگاه اجتماعي قابل توجهي برخوردار نيستند كه در مدتي كوتاه سفياني مي‌تواند بر تمام اين مناطق سلطه يابد؛ البته از حمايت يهوديان و غربيان از سفياني در دستيابي به اين موفقيت نبايد چشم پوشي كرد.

در همين ماه سيماي يكي از اولياي الهي، در خورشيد نمايان شده و دستي در آسمان مردم را به حق رهنمون مي‌شود. اولين نداهاي آسماني در ماه رجب به گوش مي‌رسد كه بدانيد:

ـ لعنت خداوند شامل حال ستمگران مي‌شود؛
ـ نزديك شونده (قيامت) نزديك شده است؛
ـ خداوند متعال، مهدي را فرستاده است؛ حرف‌هايش را بشنويد و از او اطاعت كنيد.

بنا بر برخي روايات، خورشيد در اين ماه براي مدتي قابل توجه (مثلا سه ساعت) از حركت مي‌ايستد و ماه دچار گرفتگي مي‌شود.به دنبال شورش سفياني و قيام خراساني و يماني در ماه شعبان، در ديگر مناطق شرق و غرب نيز جنگ‌ها و شورش‌ها به راه مي‌افتند.

در ماه رمضان با سه اتفاق غير عادي فضاي جهان به طور جدي ملتهب مي‌شود:
ـ خسوف و كسوف غير عادي در ابتدا و ميانه ماه: اين ماجرا به نحوي است كه از زمان حضرت آدم(ع) بي‌سابقه است و همگان را دچار بهت و حيرت مي‌كند. با توجه به تأكيد روايات بر اهميت اين ماجرا و بي‌سابقه بودن آن از ابتداي حيات بشر بر كره خاك، توجيهات و احتمالاتي كه درباره تأثير اجرام آسماني بر وقوع اين ماجرا در برخي آثار آمده قابل اعتنا نيستند؛

ـ نداهاي آسماني جبرييل(ع) و ابليس لعين: اين دو ندا در روز بيست و سوم ماه رمضان برمي‌خيزد. با اين تفاوت كه يكي در ابتدا و ديگري در انتهاي روز است. اين نداها دو جبهه حق و باطل را به جهانيان معرفي مي‌كنند. ابليس، جهانيان را از شورش سفياني مطلع ساخته، آنان را به ياري او فرا مي‌خواند.

در ماه رمضان سي هزار نفر از از قيبله بني كلب كه ظاهراً همان دروزي‌هايي هستند كه در لبنان امروز ساكنند با سفياني بيعت مي‌كنند. اين جمعيت پشتوانه نيروهاي سفياني را براي پيشبرد اهدافش تأمين كرده و او را از يك كودتاچي به حاكمي نيرومند مبدّل مي‌سازد.


3. قرقيسيا
اندكي پس از مسلط شدن سفياني بر شام، در منطقه قرقيسيا (منطقه مرزي كشورهاي عراق، تركيه و سوريه و نزديك شهر ديرالزور)، گنج و ثروت قابل توجهي (كه ممكن است جواهرات، معادن كاني ارزشمند يا نفت و امثال آن باشد) نمايان مي‌شود. سپاهيان بي‌شماري از آسياي ميانه و تركيه (ترك‌ها)، اروپا (روميان)، عراق، مصر و ...به اين منطقه سرازير مي‌شوند. جنگ بزرگي در اين منطقه رخ مي‌دهد و سفياني با كشتن حدود صد يا چهارصد هزار نفر فاتحانه رقباي خويش را از ميدان بيرون مي‌كند. جنگ به نحوي است كه امكان دفن يا انتقال كشته‌ها وجود ندارد و از همين رو بدن كشتگان، خوراك درندگان مي‌شوند. روايات تأكيد مي‌كنند در اين جنگ شيعيان حداقل حضور و تلفات را خواهند داشت. اين اولين پيروزي سفياني در خارج از منطقه شام است كه پشتوانه اقتصادي حكومت او را تأمين مي‌كند.


4. جنايات عراق
سفياني با به دست آوردن پيروزي در قرقيسيا بر رقباي شرقي و غربي خود و با استفاده از بي‌ثباتي سياسي موجود در عراق حركت خود را به مناطق مركزي عراق شروع مي‌كند.
او كه در ماه ذي‌قعده با سپاهي صد و سي هزار نفري به بغداد مي‌رسد در دهه سوم اين ماه در عراق كشتارگاهي به راه مي‌اندازد كه بوي خون و تعفن همه جا را فرامي‌گيرد و تا مدت‌ها دجله رنگ خون به خود دارد. ضمن اين ماجرا به بيش از دوازده هزار دوشيزه تجاوز مي‌شود و حداقل شصت هزار نفر در مدتي كمتر از سه هفته تنها روي پل بغداد كشته مي‌شوند. انگيزه سفياني صرفاً كشتار شيعيان است و براي سر هر شيعه رقمي را به عنوان جايزه تعيين مي‌كند، ولي با توجه به مشكلات اقتصادي موجود در عراق، مردم حتي به همسايه‌هاي خويش نيز رحم نمي‌كنند و آنها را به اتهام تشيع (كه شايد صحت نداشته باشد) مي‌كشند و سر آنان را براي گرفتن هداياي نقدي سفياني به او تقديم مي‌كنند.
سفياني مشابه ماجراي بغداد را در كوفه نيز به راه مي‌اندازد با اين تفاوت كه علاوه بر مردم عادي، هفتاد عالم شيعي به دست او در اين شهر به شهادت مي‌رسند و هفتاد هزار دختر را اسير مي‌كنند.تعداد سپاه سفياني به هنگام حمله به كوفه هفتاد هزار نفر بيان شده است.او آرام آرام بر تمام عراق مسلط مي‌شود.


5. حمله به ايران و عربستان
به دنبال پيروزي‌هاي عراق، سفياني براي تسلط بر كلّ منطقه خاورميانه، سپاهش را به سه دسته تقسيم مي‌كند:

ـ دسته‌اي در عراق باقي مي‌مانند؛

اينان به طور طبيعي همان جنايات پيشين را ادامه مي‌دهند و به تاراج مردم بيچاره و نفرين شده عراق مي‌پردازند.

ـ دسته‌اي به ايران حمله‌ور مي‌شوند؛

اينان تا منطقه اصطخر (شيراز يا اهواز كنوني) پيش مي‌آيند كه در آنجا با سپاه خراساني روبه رو شده و اولين شكست خود را تجربه مي‌كند. دسته‌اي به شبه جزيره عربستان حمله ور مي‌شوند.اين دسته به راحتي تا مدينه پيش مي‌آيند و در طول دو روز و سه شب به حريم نبوي نهايت گستاخي را روا مي‌دارند و حرم، مسجد و منبر رسول خدا(ص) را ويران كرده و مسجد را آلوده و نجس مي‌سازند و روي وهابيان را در جسارت به آثار اسلامي سفيد و خاطرات واقعه طف را زنده مي‌كنند.همزمان با اقدامات سپاه سفياني، حكام مكه بي‌آنكه نگران اقدامات آنان باشند، فرستاده امام عصر(ع) را شهيد مي‌كنند. امام عصر(ع) و ياران ايشان در آستانه عاشورا به مكه مي‌آيند و حاكمان مكه را سرنگون مي‌سازند. اخبار ظهور و سلطه بر مكه به گوش همه مردم جهان و خصوصاً سفياني و سپاهش مي‌رسد. او دوازده هزار نفر از سپاهيانش را كه در مدينه به جنايت و تاراج مشغولند روانه مكه مي‌سازد. اين سپاهيان در بيابان «بيداء» ميان مكه و مدينه با غضب الهي ملك مقرب خداوند جبرييل(ع) مواجه مي‌شوند و همگي به جز دو يا سه نفر در زمين فرو مي‌روند. اين واقعه كه از آن با عنوان «خسف بيداء» ياد مي‌شود آخرين مورد از نشانه‌هاي حتمي ظهور و تنها مورد از آنهاست كه پس از ظهور رخ مي‌دهد. سفياني جدي‌ترين و عجيب‌ترين شكست خود را در اين ماجرا تجربه مي‌كند. روايات از دو نفر باقي مانده با القاب «بشير» و «نذير» ياد كرده‌اند. جبرييل سر اين دو را به پشت برمي‌گرداند. بشير به خدمت امام عصر(ع) رسيده و گزارش ماجرا را براي ايشان نقل مي‌كند و سپس به دست حضرت توبه كرده و به حالت عادي باز مي‌گردد و در زمره ياران ايشان قرار مي‌گيرد. نذير نيز به سفياني گزارش ماجرا را مي‌دهد و بلافاصله هلاك مي‌شود.


6. عقب نشيني تا افول و شكست
سپاهيان سفياني از اين پس عقب نشيني را تجربه مي‌كنند تا حوالي درياچه طبريه دو لشكر مهدوي و سفياني با هم رو در رو مي‌شوند. درياچه طبريه در قسمت غربي وادي يابس قرار دارد. اين منطقه كه سرآغاز شورش سفياني را به چشم خويش ديده بود نه ماه بعد از آن و سه ماه پس از ظهور امام عصر(ع) شاهد سرانجام او خواهد بود:«سفياني با لشكر و مال‌هاي سواري خود خروج مي‌كند و تعداد صد و هفتاد هزار نفر با او خواهند بود و در درياچه طبريه فرود مي‌آيند، آنگاه مهدي(ع) در حالي كه جبرئيل(ع) پيشاپيش او حركت مي‌كند به سوي سفياني حركت مي‌كند. آنان در شب راه مي‌روند و روز پنهان مي‌شوند و مردم هم از آن حضرت متابعت مي‌كنند تا اينكه در درياچه طبريه با سفياني رو به رو مي‌شوند و خدا به سفياني غضب مي‌كند. خلق خدا هم به جهت غضب خدا به او غضب مي‌كنند. پرنده‏ها آنها را با پر و بال خود سنگباران مي‌كنند و كوه‌ها با سنگ‏هاي خود و ملائكه با صداهاي خود آنها را مورد حمله قرار مي‏دهند. ساعتي طول نمي‌كشد كه خدا همه اصحاب سفياني را هلاك مي‌نمايد و غير از سفياني كسي از آنها باقي نمي‌ماند. آنگاه مهدي(ع) او را گرفته در زير درختي كه شاخه‏هاي آن به طرف درياچه طبريه متمايل است مي‌كشد و در پي آن، شهر دمشق را تصرف مي‌كند. بعد از آن پادشاه روم با صد هزار صليب كه‏ در زير هر صليبي ده هزار نفر قرار دارد شورش مي‌كند و طرسوسا را با نيزه فتح نموده، اموال مردم را غارت مي‌كند. اين سرانجام خفت بار سفياني است كه حتي ارشادات امام عصر(ع) را برنمي‌تابد و تا پايان به عنوان دشمن اهل بيت(ع) در ميدان جنگ باقي مي‌ماند.


7. سفياني و امروز
از مرحوم بهلول و امام موسي صدر نقل شده است كه شخصي را در ارتش سوريه ديده‌اند كه نام و اوصافش با سفياني مطابقت مي‌كند. در مصاحبه‌اي كه با مرحوم بهلول شده در اين زمينه در چنين آمده است:

ـ آقاي بهلول لطفاً جريان سفر خود را به سوريه و ديدن عثمان بن عنبسه سفياني را كه در روايات آمده و جزء علامات حتمي ظهور امام زمان(ع) است بيان فرماييد.

ـ بسم الله الرحمن الرحيم. من براي زيارت حضرت زينب(س) و حضرت رقيه(س) به سوريه رفته بودم و در حدود بيست روز در آنجا بودم.حافظ اسد (رئيس جمهور پيشين) مرا دعوت نمود و به خانه خود برد و از من پذيرايي نمود و از آنجا مرا به ارتش سوريه برد و گفت كه براي ارتش سوريه صحبت كنم، من هم به منبر رفته، براي آنها سخنراني كردم.وقتي كه از منبر پايين آمدم يك منصب داري داخل شد. در آن وقت عده‌اي گفتند: «جاء سفياني؛ يعني سفياني آمد». ديدم او يك سرتيپ ارتش سوريه است. من با او شروع به صحبت كردن كردم و اسم كوچك او را پرسيدم. گفت:اسمم عثمان بن عنبسه است. ديدم خودش است و او از لحاظ قيافه‌اي همان خصوصياتي را داشت كه در روايات از سفياني آمده است.

در صحبت‌هاي خود با او متوجه شدم كه وي به فكر اين است كه رييس جمهور سوريه شود و اين موضوع را از اينجا فهميدم كه وقتي من پيش او از حافظ اسد تعريف كردم كه حافظ اسد خيلي نسبت به من مهرباني كرده است. او گفت: حافظ اسد به شما لطفي نكرده اگر من جاي حافظ اسد بودم شما را نخست‌وزير خود مي‌كردم و من از اين حرفش فهميدم او ميل دارد جاي حافظ اسد بنشيند.

همان طور كه مي‌بينيد دليل ايشان براي اثبات مدعا چندان قوي نيست. از اسارت امام موسي صدر حدود سه دهه معادل مدت استخدام در نهادهاي دولتي مي‌گذرد. از همين رو احتمال صحت تطبيق ايشان نيز تا حد زيادي مخدوش مي‌شود و چندان قابل اعتنا نمي‌تواند باشد؛ زيرا به طور طبيعي اگر چنان درجه داري سي سال قبل در ارتش مشاهده شده باشد الآن بايد در دوره بازنشستگي گذر عمر را تجربه كند. از همين رو بهتر است مترصد شورش باشيم نه به دنبال يافتن شخصيت، پيش از آغاز اقدامات او. آنگونه كه از سياق روايات برمي‌آيد وظيفه ما آمادگي براي مقابله با اقدامات سفياني و كاهش تلفات و آسيب‌هاي ناشي از آن و نه جست و جو براي شناسايي اوست. متأسفانه تا كنون ماجراي سفياني بسان داستاني جذاب و پيشگويي شيريني در ميان ما جاي يافته كه آن را نُقل جلسات و محافل خويش كرده و پس از اشاره‌اي اجمالي به شخصيت و اقدامات او افزوده‌ايم: «مي گويند او را در ارتش سوريه ديده‌اند.» شايد بهتر باشد به جاي آنكه مصداق اين بيت شعر شويم:
پي قيل و قال مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند

اين نكته‌ها را مدّ نظر بياوريم كه:

1. شورش سفياني سرآغاز فتنه‌هاي غرب و شرق است كه طبيعتاً كشور و ملت ما نيز از تبعات آن آسيب خواهند ديد؛

2. بيشترين كساني كه به دست سفياني كشته مي‌شوند، شيعيانند. به گونه‌اي كه در روايات گفته شده است تا دو ماه مردانتان را از او مخفي سازيد و از آنجا كه شيعيان نسبت به هم حقوق بسياري دارند همزمان با آمادگي براي صيانت از خويش، خود را مهياي حمايت و مددرساني به ديگر شيعيان كنيم. مسلماً شيعيان ساكن اردن، سوريه، عراق و عربستان با شورش سفياني دچار مشكلات جدي خواهند شد جا دارد از خود بپرسيم آيا ما به وظايف خويش در قبال ايشان آشنايي داريم و مي‌دانيم براي دوران كنوني و آن ايام چه تكاليفي برعهده ما قرار داده شده است؟ و آيا اساساً تأسيس يك حكومت اسلامي شيعي مسئوليت‌ها و تكاليف جديدتر و جدي‌تري نسبت به ديگران برعهده ما قرار مي‌دهد يا خير؟؛

3. معلوم نيست چرا ما اين همه به تطبيق نشانه‌ها و نه دريافت و استخراج وظايف خود تأكيد مي‌ورزيم. يكي از بزرگاني كه به تعيين وقت براي ظهور شهرت داشت و چندي است به رحمت ايزدي پيوسته، گاه براي مخاطبان خود چنان مشكل ساز مي‌شده است كه عملاً آنان را از مسير دين خارج كرده و زمينه ساز تزلزل عقيدتي آنان را فراهم مي‌ساخته است. نويسنده كتاب «نشانه‌هاي يار و چكامه انتظار» مشكلاتي را كه جمعي از دانشجويان در ايام حمله نخست آمريكا به سبب شنيدن صحبت‌هاي اين سخنران شهير بدان دچار شده بودند، آورده است. در نقل اين صحبت كه سفياني الآن در ارتش سوريه وجود دارد بهتر است مخاطب خود را متوجه صحت احتمالي و نه قطعي آن كنيم وگرنه به تعبير روايات مصداق آن شخصي مي‌شويم كه بدون بصيرت در مسيري گام برداشت و هرچه بيشتر قدم برمي‌داشت يشتر از مقصدش دور مي‌شد.

4. تنها چهار ماه پس از آغاز شورش سفياني مردم دچار قحطي و تورم شديدي مي‌شوند كه به دنبال تهيه، انبار و احتكار كردن آذوقه و مواد غذايي مي‌افتند. حتي در بعضي از روايات آمده كه براي يك سال خود آذوقه تهيه كنيد. اين دست روايات مي‌تواند مبناي جدي سياستگذاري و تصميم گيري‌هاي وزارتخانه‌هايي نظير جهاد كشاورزي (جهاد سازندگي و كشاورزي)، بازرگاني، نيرو، صنايع، رفاه و ... قرار گيرد. حال كه دولت جمهوري اسلامي، برمبناي تعاليم و آموزه‌هاي ارزشمند و بي‌بديل اهل بيت(ع) در اختيار ما قرار گرفته است بهانه‌اي براي كوتاهي در انجام وظايف كلان خود نداريم


5. با شروع شدن ماجراي سفياني تا زمان ظهور امام عصر(ع) طيّ سه نوبت در ماه‌هاي رجب، رمضان و محرم نداهاي آسماني براي تشخيص مسير حق از باطل به مدد انسان‌ها مي‌آيند حتي نداي دوم را ملك مقرب خداوند، جناب جبرييل(ع)، به نحوي سر مي‌دهد كه تك تك انسان‌ها و ديگر موجودات آن را مي‌شنوند و عذري براي احدي باقي نمي‌گذارد اما با اين حال بازهم براي بسياري ناگهاني است. علت اين ناگهاني بودن را بايد در شدت التهابات جهاني و خصوصاً منطقه‌اي يافت كه بسياري از مردم جهان به علت جنگ‌ها و خونريزي‌ها يا بيماري‌هاي فراگير و واگيردار گرفتار مرگ سرخ يا سفيد مي‌شوندو تعداد قابل توجهي از آنها نيز دچار مرگ روحي و عقيدتي مي‌شوند. در آن زمان تزلزل در عقايد و باورها به قدري شديد است كه گاه به اندازه فاصله يك صبح تا عصر يا شب تا به صبح شخص ايمان خود را از دست مي‌دهد. اگر ما واقعاً باور داشتيم سفياني يكي از نشانه‌هاي حتمي ظهور است و اين احتمال را مي‌داديم كه او الآن وجود دارد، با در نظر گرفتن رواياتي كه در اين بند برشمرديم سياست‌هاي اصلي، مبنايي و كلان وزارتخانه‌هاي آموزش و پرورش، علوم، تحقيقات و فناوري، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و .... و سازمان‌هايي نظير سازمان تبليغات اسلامي و حوزه‌هاي علميه ما در سراسر كشور، اين‌گونه بود كه الآن شاهد هستيم. در پايان بايد پرسيد: آيا اساساً در جهت‌گيري‌هاي كلان ما رويكردهاي آخرالزماني برگرفته از آيات قرآن كريم و روايات اهل بيت(ع) جايگاهي دارد؟

منبع:ماهنامه موعود - شماره 97


کمپین عاشقان ظهور مهدی عجل الله

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: سفیانی کیست؟ ، ،
----- -----
برچسب‌ها:
[ ]